زیبایی یک امتیاز است و در شیرینی و سعادت زندگی زناشویی تأثیر بسزایی دارد.
دو انسان، که می خواهند به عنوان همسر و یاور، کانونی سعادتمندانه تشکیل دهند و تا پایان عمر در کنار هم باصفا و صمیمیت و عشق و محبت زندگی کنند، لازم است یکدیگر را از هر جهت دوست داشته باشند و از اندام و چهره و شکل ظاهری هم خوششان بیاید.
زیبایی، یک معیار و اندازه معین و قانون استاندارد ندارد که بشود افراد را با آن سنجید؛ بلکه - تا حدودی - به سلیقه افراد بستگی دارد. حتی ممکن است فردی در نظر کسی زیبا باشد و در نظر دیگری زشت. درباره لیلی و مجنون گفته شده: لیلی در نظر دیگران دختر زشتی بود، اما در نظر مجنون، زیبا! پس، صفت زیبایی، یک خصوصیت نسبی است و لازم نیست در حد عالی باشد؛ بلکه مهم آن است که دو همسر، یکدیگر را بپسندند و از هم خوششان بیاید و دلخواه هم باشند.
اگر انسانی، قیافه ظاهری و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممکن است - بطور ناخواسته - به او ستم و جفا کند و از او بهانه و ایراد بگیرد و زندگی را بر او تلخ نماید.
زیبایی همسر، در حفظ و تقویت عفت و ایمان همسرش تأثیر دارد. اگر همسر، از زیبایی همسرش راضی باشد، چشم و فکر و عملش، متوجه دیگران نخواهد شد و حسرت زیبایان بیگانه را نخواهد خورد و به دنبال بیگانگان نخواهد رفت و دچار خیانت به همسر نمی شود (چه مرد و چه زن) مگر اینکه از فطرت انسانی خارج شده و از ایمان و عفت، بی بهره باشد!

 

 لینک مطالعه کتاب در این زمینه http://www.ghadeer.org/Book/834/125370